من در غربت احساسم آه مي شوم

در آغوشم نخلهاي سوخته

بر زمينم پلاكهاي ريخته

فريادي بلند از تكبير
در زمان جاري است

مي گذرد زمان وهديه اش فراموشي

مي برد خاطراتمان را

تا مرز غفلت در بيهوشي

من ونخلهايم در سوز دل وتنهايي مان

مي ريزيم اشكهايمان را

بر تن هاي شهيدانمان

تا غسل دهند بي كفن هايمان را

غسل اشك و نور كافي است

بي نشان قبرهاي در حسرت نام

من به خلوت عشق عطري دارم در مشام

مي برد مرا به آسمان پرنده ها

در مشامم عطر پرهايشان باقي است

كوچ پرستوها هميشه در اشكم

لانه هاي خالي آنها روبرويم

گل ولاي خانه ي مانده بر ديوار

نقطه هاي سياهي در افق بر سر دار

دور ودور اما صدايشان در زمان جاري است

من در اروند وكارون غسل پاكي كرده ام

تا بخوانم خاطره هاي گمشده را

با نبودنش كه در فراموشي است

سعيد مطوري/مهرگان
از دفتر غمنامه


سایت ادبی شهید رابع استهبان مي ,غسل ,زمان ,فراموشي ,بي ,برد ,جاري است ,مي برد ,در زمان ,زمان جاري ,من درمنبع

شهادت حمزه عموی پیامبر خدا (سیدالشهدا)

جهاد كشاورزی

جولان آل شیطان

عید سعید فطر

به یاد امام خمینی(ره)

یا مهدی (عج)

امیرالمؤمنین

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

خرید بهترین لوازم یدکی بلدوزر کوماتسو تخفیفان ریاضی چهارم با جواب فروش اینترنتی شوت زباله ارزان ورق شیروانی کرکره ای رنگی و گالوانیزه دانلود سرا قطعات بیل بهکو نیوهلند با مناسب ترین قیمت اطلاعیه تعطیلی مدارس حیوانات خانگی come on 2 music | رسانه بیا تو موزیک