یکایک سر شکست آن روز اما عهد و پیمان نه

غم دین بود در اندیشه ی مردم، غم نان نه


شبی ظلمانی و تاریک حاکم بود بر تهران

به لطف حضرت خورشید اما بر خراسان نه


کبوترهای گوهرشاد بودیم و صدای تیر

پریشان کرد جمع یکدل ما را ، پشیمان نه


سراسر، صحن از فوج کبوترها چنان پر شد

که چندین بار خالی شد خشاب آن روز و میدان نه


یکی فریاد می زد شرمتان باد آی دژخیمان!

به سمت ما بیاندازید تیر، اما به ایوان نه


یکی فریاد سر می داد بر پیکر سری دارم

که آن را می سپارم دست تیغ و بر گریبان نه


برای او که کشتن را صلاح خویش می داند

تفاوت می کند آیا جوان یا پیر؟ چندان نه


دیانت بر ت چیره شد، آری جهان فهمید

رضاجان است شاه مردم ایران، رضاخان نه!


کلاه پهلوی هم کم کم افتاد از سر مردم

نرفت اما سر آن ها کلاه زورگویان، نه!


گذشت آن روزها، امروز اما بر همان عهدیم

نخواهد شد ولی اینبار جمع ما پریشان، نه!


به جمهوری اسلامی ایران گفته ایم آری»

به هرچه غیر جمهوری اسلامی ایران: نه»


کجا دیدی که یک مظلوم تا این حد قوی باشد

اگرچه قدرت ما می شود تحریم، کتمان نه


دفاع از حرم یعنی قرار جنگ اگر باشد
زمین کارزار ما تلاویو است، تهران نه!

شاعر:

محمدحسین ملکیان


سایت ادبی شهید رابع استهبان سر ,مردم ,جمهوری ,کم ,جمع ,اسلامی ,جمهوری اسلامی ,یکی فریاد ,اسلامی ایران ,نه یکی ,اما بر ,جمهوری اسلامی ایرانمنبع

شهادت حمزه عموی پیامبر خدا (سیدالشهدا)

جهاد كشاورزی

جولان آل شیطان

عید سعید فطر

به یاد امام خمینی(ره)

یا مهدی (عج)

امیرالمؤمنین

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سئو طراحی وب و موشن گرافی و تور مجازی خدمات نماشویی با کیفیت نجوم فروشگاه لوازم خانگی golden8 فروشگاه خرید اینترنتی خرید اینترنتی سبزی خرد کن تسکین درد همه چی موجوده موزیک